به دنیا اومدن امیرمهدی کوچولو
این متن رو مامان امیر مهدی زحمت کشیدن نوشتن. http://ferechteh2012.niniweblog.com/
من حدود 4روز زودتر از موعود پسرم به دنیا اومد قبل از خواب از یه گربه به شدت ترسیدم بخاطر همین ساعت 3 شب کیسه آبم ترکید....من چون بچه اولم بود دکتر واسم زده بود طبیعی ولی ورم شدید داشتم بچه هم بالا بود دکتر 2 روز قبلش گفته بود فعلا زوده چون بچه بالاس. باید پیاده روی کنی هر روز هم دوش آب گرم بگیری که بچه بیاد پایین ولی بخاطر کمر دردی که داشتم اصلا پیاده روی نکردم....خلاصه ساعت همون 3 رفتم بیمارستان هنوز آب ازم میومد(البته همراه با خون).درد اصلا و ابدا نداشتم.
اینم بگم که ترسو تر از من تو دنیا فکر نکم گیر بیاد.اینارو میگم که اونایی که از زایمان طبیعی پیش خودشون یه دیو میسازن سخت در اشتباهن.قبل از من یه زاوو آورده بودن اونم طبیعی بود بیمارستانو گذاشته بود تو سرش من از صداش خیلی ترسیدم شروع کردم به گریه زاری که منو ببرین من نمیخوام بمیرم...ولی چند تا ماما اومدن باهام حرف زدن یه خورده آروم شدم ....حدود ساعت 5 بود یه درد خیلی خفیفی اطراف شکممو گرفت.ماما گفته بود تا صبح باید صبر کنم تا دکترم بیاد.ساعت 7 بود دکترم اومد معاینم کرد گفت رحمت 1 سانت باز شده.گفتمش خانم دکتر تو رو خدا سزارینم کنید گفت دیگه این حرفو نزن...فکر کن حضرت فاطمه چطوری تو 13 سالگی ازدواج کرد و بچه آورد متوسل شو به اون...منم شروع کردم به دعا خوندن.دکتر به ماما گفت صبحانه سبک بهش بدین بعد از 1 ساعت سوزن فشار بهش بزنید.تخت جفتیم هم طبیعی بودو بچه دومش بود ولی به اون گفت صبحانه بهش ندین.اینو نفهمیدم چرا به من دادن.....خلاصه از وقتی که سوزن فشارو زدن دردهام شروع شد.مثل درد پریودی البته خیلی کمتر.دردهام هر10 دقیقه 1 بار بود.بعد یه خورده شدت دردم بیشتر شد ولی هنوز قابل کنترل بودن شدن هر 8 دقیقه 1 بار.ماما معاینه کرد گفت رحمت 3 سانت باز شده.جای شکرش باقی بود چون هنوز زیاد درد نداشتم.همینطور دردهام نزدیک تر میشد شدتشون هم بیشتر تا به 5 سانت رسید.سروم و سوزن فشار رو قطع کردن.ولی دردهمو داشتم کم.بعد از 3ساعت رحمم همش 1سانت بیشتر باز شده بود و بچه همینطور تو شکمم تکون میخورد.البته میگم تکون تکونهای ناجور که فکر میکردم حالاس که بیاد بیرون.داشت میومد پایین به لطف سوزن فشار.دوباره بهم سروم وصل کردن که دیگه دردهام غیر قابل کنترل بود.ماما معاینه کرد گفت 9 سانت باز شده....همش خدا رو قسم میدادم که اگه منو میخوای بکشی بکش ولی بچمو زنده نگه دار آخه دردهام خیلی بد جور بود.همراه با خونریزی خیلی خیلی شدید.بعضی وقتها ماما کمک میکرد با4 انگشت رحممو کمکی باز میکرد که ....بهش گفتم تو رو خدا دارم تلف میشم سزارینم کنید گفت خانوم بچه اومده تو لگن نمیشه.بهم گفت وقتی دردت شد نفس عمیق بکش با دهن بسته بعد به آرومی با دهن باز نفستو بده بیرون منم همش همین کارو میکردم بهتر بود.خلاصه بعد از کلی درد شازده موهاشو دیدن زود بردنم اتاق زایمان.حدود ساعت 6ونیم عصر به دنیا اومد....وقتی که بیرون آوردنش تموم دردهام از یادم رفت.لذت طبیعی به اینه زود بچه رو میزارن تو بغلت...وای غیر قابل توصیفه که بگم چه لذتی داشت بعد از 9 ماه انتظار این همه درد بچت پوست به پوست تو بغلته.....همون لحظه خدارو شکر کردم...راستی بچم داشت گریه میکرد تا گذاشتنش تو بغلم ساکت شد.خیلی لذت بخش بود.بعد جفتو در آوردن...البته گفت سرفه کن بعد اومد بیرون....بند نافشم که همون موقع بریدن چون 3 تاب دور گلوش خورده بود و باعث شد زیاد بخیه بخورم.زیر جفت یه کیسه بود شبیه بادکنک که بچه تو اون بوده.خلاصه خیلی زیبا همه چیزو دیدم.ماما هم واسم کامل توضیح داد.بچه اون تخت جفتیم رو هم دیدم که چطور متولد شد خیلی خیلی زیبا بود.این بود سرگذشت زایمان من....اگه سوال دیگه ای داری در خدمتم
پ.ن: سوالاتون بنویسین، همراه با جواب هاش در ادامه ی همین پست میذارم. هر کی هم جواب سوال ها رو می دونه بگه لطفا.
١. شما گفتین دکتر که رفته بودین بچه بالا بوده. یعنی بچه هنوز نچرخیده بوده؟ می خوام ببینم یعنی طی دو سه روز سر بچه اومد پایین؟
جواب: سلام حدود 2 هفته قبلش رفتم سنو گفت سرش بالاس.همون موقع که کیسه ابم ترکید کلا بچه بالا بود طی 4 یا 5 ساعت اومد پایینمن به این باور رسیدم که هر چی خدا بخواد همون میشه
٢. من تازه وارد ماه 8 میشم خودم زایمان طبیعی رو دوست دارم اما هیچکس برام توضیح نمیده که این آمپولها کدوماش خوبه کدوم بده اصلا چه جوری بعضیا میگن چند ثانیه چیی نفهمیدن و یک دفعه نی نی رو دیدن؟ مرسی اگه توضیح بدین
جواب: ؟
٣. برای این پست من میخوام بدونم که بعد زایمان...بخیه تو اون قسمت اذیت کننده نیست؟ چون خود مامان من می گه که تا ببخشید مقعدشو بخیه زده بودنو حتی موقع دستشویی کلی درد داشته و چون تنگ بوده با تیغ دهانه واژنشو بریده بودن و همیشه می گه خیلی درد داشته و اصلا خوب نیست و این چیزا. میخوام از بخیه ها و بعل عمل بدونم.
جواب: منم زیاد بخیه خوردم تا نزدیکی مقعد 4لایه بخیه....اگه مرتب بهش رسیدگی بشه عفونت نمیکنه.ولی دردشو تا چند روز حس میکنیم.من خودم که خیلی درد داشتم.باید مرتب خشک نگهش داشت.مثلا من یه سشوار برده بودم تو دستشویی و مرتب با سشوار خشک و گرم نگهش میداشتم.کلا باید گرم نگهش داشت تا بخیه ها جوش بخورن.یکی دیگه اینکه اصلا با آب نباید شسته بشه یا با بتادین یا آب مقطر.که من از دوتاش استفاده میکردم.تا 2 هفته.بعد اینکه باید راه بریم تا احساس درد کمتری کنیم و زود جوش بخورن.موقع نشستن هم باید پاها کاملا جفت باشه.موقع دستشویی هم از توالت فرنگی استفاده کنیم.هر چی میدونستم گفتم.....
٤. آیا از اول تصمیم داشتین زایمان طبیعی داشته باشین؟ و از اول به دکتر گفتین؟
٥. شما ورزشکار هستید؟ اهل ورزش هستید؟ اگه جوابتون مثبت هست از کی شروع به ورزش کردین؟
من نه ورزشکارم نه ورزش میکنم
ولی کلاسهایی که برای زایمان گذاشتن چند نمونه ورزش بهمون یاد دان که گاهی اوقات انجام میدادم
٦. چه اقداماتی برای آمادگی برای زایمان طبیعی انجام دادین؟ از کی شروع کردین؟
راستشو بخواین من از زایمان طبیعی میترسیدم همش دوست داشتم سزارین بشم بخاطر همین هیچ اقدامی انجام ندادم که خودمو واسه زایمان طبیعی آماده کنم
حالا که به لطف خدا زایمانم طبیعی بود دیدم که چه راحت بود
7. آیا اندامتون بعد از زایمان برگشت سر جاش؟
اندام تو زایمان طبیعی که 100 در 100 به حالت اولش بر میگرده ولی خودمونم باید رعایت کنیم.البته با شیر دادن زود لاغر میشیم.
من زیاد رعایت نکردم
بعد از زایمان حتما باید کمربند طبی ببندیم تا شکم به حالت اولیه برگرده
٨. آیا تا قبل از زایمان وقتی پریود می شدین خیلی درد داشتین؟ بعد از زایمان تغییری در این درد ایجاد شد؟
بله من درد پریودیم وحشتناک بود که از درد زمینو گاز میزدم مسکن قوی هم جواب نمیداد
ولی حالا اصلا هیچ گونه دردی ندارم
٩. پس کلاس هایی برای زایمان هست. اگه بدونین تو همه ی شهرهای ایران هست؟
بله در همه شهرها این کلاسها هست باید به بهداشت مراجعه کنند.من یه نامه از بهداشت گرفتم و کلاسهام رو تو بیمارستان برگذار کردن.حتی از اتاق زایمان هم دیدن کردن.با زاوو های همان روز هم صحبت کردیم که طبیعی بهتره یا سزارین؟همشون میگفتن طبیعی.
ولی فکر کنم اونهایی که بیمه تامین اجتماعی دارن و از بهداشتهای عمومی استفاده میکنن بازدید زایشگاه نداشته باشن
١٠. اگر دکترتون شما رو تشویق به زایمان طبیعی می کردن خوشحال میشم اسمشون بگید که اگه یه همشهریتون به این وبلاگ رسید کامل تر راهنمایی شده باشه. (به علاوه ی اسم شهرتون)
من اهواز زایمان کردم. دکترم که عالی بود اسمش کیمیا چنانی نزاد
بیمارستان خصوصی شرکت نفت و مطبش هم نادری
١١. فاصله ی اینور لگنتون تا اونور لگنتون چند سانت هست؟ (یعنی استخون های دو طرف شکمتون با کم کردن برآمدگی شکم.)
١٢. چند سالگی زایمان کردید؟
من 26 سالگی امیر مهدی رو خدا بهم داد
١٣. بچه اولتون بود؟
بله
١٤. وزن بچه چقد بود؟
٣٣٠٠
١٤. اگه یه وقت نکات مهمی یادتون اومد هر زمانی که بود خوشحال میشم بیاین بگین تا من دوباره در ادامه این پست بذارم. یه وقت اگه نکته ای دکتر گفته باشه و ...